فهرست مطالب

مجله فیض
سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 60، زمستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/21
  • تعداد عناوین: 16
|
  • حمیدرضا بنفشه، اعظم مصداقی نیا، مهدی هنرکار رمضانی، میثم نورانی آرانی، سید مجتبی بنی طباء بیدگلی، غلامعلی حمیدی* صفحه 294
    سابقه و هدف

    درد نوروپاتیک، نوعی درد مزمن است که در اثر آسیب سلول های عصبی و اختلال در عملکرد سیستم عصبی مرکزی و یا محیطی ایجاد می شود. اخیرا اثرات محافظتی لیتیوم بر سلول های عصبی ثابت شده است. با توجه به اینکه علت اساسی درد نوروپاتیک آسیب سلول های عصبی است، لذا در تحقیق حاضر اثر لیتیوم در مدل درد نوروپاتیک در موش صحرایی بررسی شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه حاضر به روش تجربی و بر روی 40 سر موش صحرایی نر بالغ انجام شد. درد نوروپاتیک با مدل بستن ناقص عصب سیاتیک ایجاد شد. حیوانات به صورت تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: گروه کنترل که حیوانات آن جراحی شده، ولی عصب سیاتیک گره زده نشد و 4 گروه مورد آزمایش که نرمال سالین و غلظت های 5،10 و 15 میلی گرم بر کیلوگرم لیتیوم را به صورت داخل صفاقی دریافت می کردند. تست های رفتاری بررسی هایپرآلژزیای حرارتی، آلودینیای مکانیکی و حرارتی یک روز قبل از انجام جراحی و درروزهای 3، 5، 7، 10 و 14 پس از جراحی انجام شد.

    نتایج

    همه غلظت های لیتیوم هایپرآلژزیا و آلودینیای حرارتی ناشی از بستن ناقص عصب سیاتیک را به صورت معنی داری کاهش داد P<0/01، اما اثر لیتیوم بر آلودینیای مکانیکی با غلظت 10 میلی گرم بر کیلوگرم به بالا ایجاد شد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دهنده اثر ضد درد لیتیوم در مدل بستن ناقص عصب سیاتیک در موش صحرایی می باشد. به منظور تایید اثر لیتیوم و یافتن مکانیسم های اثر آن در کاهش درد نوروپاتیک انجام تحقیقات بیشتری لازم است.

    کلیدواژگان: لیتیوم، آلودینیا، هیپرآلژزیا، موش صحرایی
  • آسیه علیزاده مکوندی، لطف الله خواجه پور، مهناز کسمتی صفحه 302
    سابقه و هدف
    برخی مطالعات نشان داده اند که مورفین با تاثیر بر سیستم های نوروترانسمیتری مختلف، بر حافظه اثر سوء می گذارد. هم چنین، گزارشاتی وجود دارد که بیان می دارند گیاه مریم گلی (سالویا افیسینالیس) می تواند باعث بهبود حافظه شود. لذا، در این تحقیق بر آن شدیم که اثر توام مورفین و عصاره هیدروالکلی سالویا افیسینالیس بر به یادآوری حافظه را مورد بررسی قرار دهیم.
    مواد و روش ها
    موش های بزرگ آزمایشگاهی (با وزن متوسط 250-220) با استفاده از دستگاه استپ ترو برای بررسی یادگیری اجتنابی غیر فعال آموزش داده شدند (شوک با ولتاژ 5/1 میلی آمپر به مدت 3 ثانیه). بلافاصله پس از آموزش، گروه هایی از حیوانات مورفین (mg/kg s.c. 2/5، 5، 7/5) یا عصاره سالویا افیسینالیس (mg/kg s.c 20، 40، 60) را به صورت محیطی دریافت کردند، و گروهی عصاره (mg/kg s.c. 20) را فبل از آموزش و مورفین (mg/kg s.c. 7/5) را پس از آموزش دریافت کردند. 24 ساعت پس از آموزش، حافظه طولانی مدت حیوان بر اساس زمان تاخیر در دستگاه استپ ترو (زمان تاخیر ورود حیوان به بخش تاریک) ارزیابی گردید.
    نتایج
    این مطالعه مشخص کرد که، تزریق پس از آموزش مورفین (mg/kg s.c. 5/7، 5) و سالویا افیسینالیس (mg/kg s.c.60، 40) به ترتیب باعث ایجاد اختلال و تقویت یادآوری حافظه حیوانات در روز آزمون شدند. هم چنین، اختلال در یادآوری حافظه ناشی از تزریق محیطی پس از آموزش مورفین (mg/kg s.c. 5/7) به واسطه تزریق قبل از آموزش سالویا افیسینالیس (mg/kg s.c. 20) اصلاح گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که تزریق عصاره آبی الکلی سالویا افیسینالیس می تواند جلوی تخریب حافظه ناشی از مورفین را بگیرد.
    کلیدواژگان: سالویا افیسینالیس، مورفین، نوروترانسمیتر، موش بزرگ آزمایشگاهی
  • حسن فرجی پور، فاطمه عطوف، محمد مدایم زاده، محمدرضا زاهدی صفحه 310
    سابقه و هدف
    باتوجه به شیوع بالای عمل جراحی آب مروارید و کدورت کپسول خلفی به عنوان عارضه آن که اغالب نیازمند کپسولوتومی لیزری می باشد، از یک طرف و افزایش فشار داخل چشمی پس از انجام این عمل از طرف دیگر، این مطالعه با هدف بررسی اثر داروی آپراکلونیدین در میزان کاهش فشار داخل چشم پس از لیزر کپسولوتومی در بیمارستان متینی شهرستان کاشان در سال 1389 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 200 چشم از بیماران مبتلا به کدورت کپسول خلفی به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و تحت درمان با تیمولول یا آپراکلونیدین قبل از عمل کپسولوتومی لیزری قرار گرفتند. فشار داخل چشمی به وسیله تونومتر قبل از عمل، و 6 و 24 ساعت بعد از آن ثبت شد.
    نتایج
    140 بیمار زن (70 درصد) و 60 بیمار مرد (30 درصد) بودند. اثر متقابل دارو و زمان معنی دار نبود (104/0=P) و در درجه بعدی، اختلاف میانگین فشار در دو گروه در طول زمان نیز معنی دار نبود (738/0=P). لذا، تاثیر دو دارو در کاهش فشار داخل چشمی به دنبال لیزر کپسولوتومی خلفی مشابه است. میانگین فشار داخل چشمی در سه زمان متوالی به طور معناداری متفاوت بود (001/0=P). مقایسه های دوبدوی زمان های مورد مطالعه نیز در تمام موارد معنادار بودند.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه تاثیر آپراکلونیدین بر جلوگیری از افزایش فشار داخل چشمی در بیماران تحت عمل لیزر کپسولوتومی خلفی اثبات شد و در مقایسه با داروی ارزان تر و در دسترس تر تیمولول دارای اثر مشابه بود.
    کلیدواژگان: آپراکلونیدین، فشار داخل چشمی، کپسولوتومی خلفی، تیمولول
  • عبدالعلی بنایی فر، علی گرزی، مهدی هدایتی، زینب نبی اللهی، ندا رحمانی مقدم، مینا خنتان صفحه 316
    سابقه و هدف
    سازوکار نوروفیزیولوژیکی افزایش قدرت از طریق تمرینات قدرتی هنوز دقیقا مشخص نگردیده است. این پژوهش با هدف تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز نوع 12A در عضلات موش صحرایی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تعداد 16 سر موش صحرایی نر به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفته ای 5 جلسه برروی نردبان های مخصوص ساخت پژوهش گر به ارتفاع 1 متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته می شد، تمرینات خود را آغاز نمودند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفته آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4 تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبت ها بود. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی عضله (FHL (Flexor hallucis longus حیوانات تحت شرایط استریل از طریق شکاف بر روی ناحیه پشتی جانبی اندام پشتی تحتانی جدا شد. در نهایت میزان فعالیت استیل کولین استراز در گروه های مطالعه انجام شد.
    نتایج
    نتایج پژوهش نشان داد که میزان فعالیت این آنزیم در گروه مقاومتی در عضله FHLتغییر معنادار (226/0=P) نداشته است (مقاومتی: 48/0±31/1 در برابر کنترل: 29/0±01/1).
    نتیجه گیری
    پژوهش حاضر نشان داد تمرینات مقاومتی نمی تواند میزان فعالیت استیل کولین استراز که از آن به عنوان شاخص رهایش استیل کولین استفاده می شود، افزایش دهد.
    کلیدواژگان: تمرینات مقاومتی، استیل کولین استراز نوع 12A، عضله FHL
  • محمدتقی قربانیان، مریم حاجی قاسم کاشانی، لیلی حسین پور، لیلا میرزاییان صفحه 322
    سابقه و هدف
    بافت چربی منبع قابل دسترسی برای سلول های بنیادی (Adipose tissue-derived mesenchymal stem cells; ADSCs) است. فاکتورهای نوروتروفیک، مولکول هایی هستند که در بقا، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی نقش حیاتی دارند. هدف از این مطالعه بررسی ظرفیت تکثیری و قابلیت بیان فاکتورهای نوروتروفیک (NGF، CNTF، NT3، NT4، GDNF و BDNF) و همچنین بیان فیلامان بینابینی سلول های پیش ساز عصبی (نستین) در ADSCها می باشد.
    مواد و روش ها
    ADSCها از بافت چربی زیرجلدی موش صحرایی بزرگسال به روش هضم مکانیکی و آنزیمی جدا شد. این سلول ها در محیط αMEM غنی شده با سرم 10 درصد FBS کشت شدند. سلول های پاساژ سوم به روش ایمنوسیتوشیمی برای نشان گرهای CD90 و نستین مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیان فاکتورهای نوروتروفیک ذکر شده در ADSCها به روش RT-PCR صورت گرفت. همچنین، این سلول ها در محیط القایی به سلول های چربی و استخوان تمایز داده شدند.
    نتایج
    ارزیابی تعیین هویت و خلوص ADSCها نشان داد که 90 درصد سلول ها برای نشان گر CD90 و 80 درصد آنها برای نشان گر نستین مثبت بوده اند. نتایج RT-PCR نیز نشان داد که فاکتورهای نوروتروفیک اشاره شده، در این سلول ها بیان شده اند. علاوه بر این، تعداد کمی از سلول ها به کرزیل ویوله واکنش دادند.
    نتیجه گیری
    بافت چربی دارای جمعیت سلولی بنیادی است که به دلیل قابلیت تکثیر و توان تمایزی می تواند کاندید مناسبی برای پیوند سلولی در آینده باشد.
    کلیدواژگان: سلول بنیادی مزانشیمی، فاکتورهای نوروتروفیک، نستین
  • اعظم صفری، مصطفی اکبرزاده خیاوی، محمد رعایایی اردکانی، حسین معتمدی صفحه 331
    سابقه و هدف

    بیوسورفکتانت ها، مولکول های دوگانه دوست منحصربه فردی هستند که کاربرد وسیعی در حذف آلودگی های آلی و فلزی محیط زیست دارند. هدف از این مطالعه جداسازی میکروارگانیسم های تولیدکننده بیوسورفکتانت و تعیین خواص موثر بر سطح متابولیت های تولید شده توسط آنها می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه بر روی 3 منطقه ساحلی دریای خزر در بابلسر طی سال 1386 انجام شد. در غربال گری اولیه، اثبات تولید بیوسورفکتانت، به صورت کیفی، با مشاهده چشمی ایجاد امولسیون نفت در محیط کشت و تولید همولیز در محیط کشت آگار خون دار بود. در غربال گری ثانویه، کاهش کشش سطحی به عنوان معیار تولید بیوسورفکتانت، با استفاده از دستگاه اندازه گیری کشش سطحی به صورت کمی تعیین شد. توانایی مصرف انواع آلاینده های هیدروکربنی محیط توسط سویه جدا شده با اندازه گیری کشش سطحی، به عنوان معیار تولید بیوسورفکتانت بررسی گردید.

    نتایج

    از 10 سویه باکتریایی جدا شده یک سویه قادر به تولید بیوسورفکتانت در مقیاس بالا بود. باکتری غربال شده تحت عنوان CPA1 (Caspian Petroleum A1) نام گذاری گردید. بر اساس آزمون های بیوشیمیایی این سویه در دسته کوکسی های گرم منفی هوازی، خانواده نایسریاسه و جنس اسنیتوباکتر طبقه بندی گردید. از میان ترکیبات هیدروکربنی مورد بررسی، گازوئیل و نفت خام به عنوان منبع کربن و انرژی توسط این سویه مورد استفاده قرار گرفته و باعث کاهش کشش سطحی محیط کشت به ترتیب از 71 به 39 و 42 میلی نیوتن/متر شد.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه سویه CPA1 به عنوان باکتری تولیدکننده بیوسورفکتانت با قابلیت تجزیه گازوئیل، نفت خام، نفتالن و آنتراسن به عنوان عمده ترین ترکیبات هیدروکربنی آلوده کننده محیط، جداسازی و شناسایی شد.

    کلیدواژگان: جداسازی، بیوسورفکتانت، دریای خزر، کشش سطحی
  • شیما حبیبی، محمود جلالی، حسن جمشیدیان، محمدرضا اشراقیان، علی اکبر صبور یراقی، مهناز زارعی صفحه 338
    سابقه و هدف
    سرطان مثانه دومین بدخیمی شایع دستگاه ادراری است. استاندارد طلایی تشخیص سرطان مثانه در حال حاضر سیستو سکوپی است که روشی گران قیمت و تهاجمی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی حساسیت و ویژگی سطوح سیالیک اسیدهای توتال و آزاد به عنوان تومور مارکر در تشخیص سرطان مثانه می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ارزش تشخیصی نمونه خون از 58 فرد مبتلا به سرطان مثانه و 60 فرد سالم اخذ شد. سطح سرمی سیالیک اسیدهای توتال و آزاد با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری آمینوف اندازه گیری شدند. میانگین داده های حاصل با یکدیگر مقایسه و حساسیت و ویژگی و سایر شاخص های ارزش تشخیصی آنها با استفاده از نمودار ROC محاسبه شد.
    نتایج
    میانگین سطوح سرمی سیالیک اسیدهای توتال و آزاد در مبتلایان به سرطان مثانه در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود (001/0>P). حساسیت و ویژگی سیالیک اسید توتال در نقطه برش 75/48 mg/dL به ترتیب 91 و 82 درصد و برای سیالیک اسید آزاد در نقطه برش 708/0mg/dL به ترتیب 81 و 80 درصد به دست آمد. هم چنین، ارتباط مثبت بین افزایش سطوح سرمی سیالیک اسیدهای توتال و آزاد با پیشرفت مرحله و درجه تومور مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    نتایج ما نشان داد که اندازه گیری سطوح سرمی این فاکتورها با استفاده از تست های سرمی غیرتهاجمی، ارزان قیمت، ساده و قابل تکرار می تواند با تشخیص سرطان مثانه، اطلاعات بالینی با ارزشی در مورد وضعیت بیماری و وسعت بدخیمی در اختیار قرار داده و سبب کاهش سیستوسکوپی های غیر ضروری شود.
    کلیدواژگان: سرطان مثانه، سیالیک اسید، شناساگر تومور
  • مجتبی ایزدی، فرزاد ناظم، لاله بهبودی، داوود خورشیدی صفحه 345
    سابقه و هدف

    این فرضیه مطرح است که چاقی و اختلال در متابولیسم گلوکز دارای نقش عمده در گسترش آسم هستند. شواهد علمی بیان می کنند که چاقی شیوع و شدت آسم را افزایش می دهد. بر این اساس، ارتباط آدیپونکتین به عنوان یک سیتوکین ضد التهابی با سطوح گلوکز خون و سایر مولفه های موثر بر آن در بیماران آسم بزرگسال با ترکیب بدنی اضافه وزن و چاق مطالعه گردید.

    مواد و روش ها

    چهل و پنج مرد چاق یا دارای اضافه وزن مبتلا به آسم خفیف تا متوسط از سطح شهرستان ساوه با دامنه سنی 38 تا 50 سال در مطالعه حاضر شرکت نمودند. سطوح گلوکز، انسولین و آدیپونکتین سرم ناشتا اندازه گیری شدند. عملکرد سلول های بتای لوزالمعده به روش برآورد HOMA و با استفاده از غلظت های انسولین و گلوکز ناشتا محاسبه شد. از آنالیز همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط آدیپونکتین و دیگر متغیرها استفاده گردید.

    نتایج

    ارتباط خطی معنی داری بین آدیپونکتین سرم و نسبت FEV1/FVC، FEV1 و FVC مشاهده شد. هم چنین، ارتباط مستقیم و معنی داری بین سطوح آدیپونکتین سرم با انسولین و عملکرد سلول های بتا و ارتباط منفی معنی داری با سطوح گلوکز ناشتا مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان داد بین سطوح آدیپونکتین سرم و غلظت گلوکز خون در بزرگسالان مبتلا به آسم رابطه منفی وجود دارد. هم چنین، مشاهده شد که کاهش آدیپونکتین سیستمیک با تاثیر بر سطوح انسولین و عملکرد سلول های بتا، سطوح گلوکز خون را متاثر می کند.

    کلیدواژگان: سلول های بتا، آدیپونکتین، آسم، گلوکز
  • خدیجه شریفی، نگین مسعودی علوی، زهرا تقربی، زهرا سوکی*، فاطمه سادات عسگریان، حسین اکبری صفحه 352
    سابقه و هدف

    نوجوانی یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد به شمار می رود که در آن نوجوانان با مشکلات بسیاری از جمله کاهش عزت نفس مواجه می شوند. عزت نفس پایین موجب بروز اختلالات روان تنی، اضطراب، افسردگی و سوء مصرف مواد می شود. در این تحقیق همبستگی عزت نفس نوجوانان دختر با عزت نفس مادران شان بررسی گردید.

    مواد و روش ها

    این پژوهش توصیفی مقطعی با روش نمونه گیری تصادفی در 474 نفر در غالب 3 گروه برابر؛ عزت نفس پایین، متوسط و بالا درحال تحصیل در دبیرستان های شهر کاشان طی سال تحصیلی 1388 که دارای شرایط پژوهش بودند (سن 19-13 سال، زندگی با هر دو والدبیولوژیک و عدم وجود استرس جدی طی سال گذشته) و نیز مادران آنها با استفاده از آزمون آیزینک و پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. نمرات زیر 14 به عنوان عزت نفس پایین در نظرگرفته شدند.

    نتایج

    یافته ها رابطه معنی دار آماری بین عزت نفس مادر و دختر نشان داد (24/3=OR و 85/4-1/2=CI و 416/0=r).
    5/76 درصد از مادران که عزت نفس پایین داشتند، دختران شان نیز دارای عزت نفس پایین بود. عزت نفس دانش آموز با سن، مقطع تحصیلی، رتبه تولد و تعداد خواهران و برادران ارتباط معنی دار آماری نشان نداد، اما با صمیمیت با مادر، تعداد دوستان نزدیک، معدل سال قبل، فعالیت جنبی، احساس موفقیت در دانش آموز، محبوبیت در گروه و رضایت از قد و وزن ارتبابط معنی دار آماری نشان داد.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر ارتباط قوی آماری بین عزت نفس نوجوانان دختر با عزت نفس و میزان صمیمیت با مادران شان نشان داد.

    کلیدواژگان: عزت نفس، اعتماد به نفس، خود کارآمدی
  • روح الله دهقانی، اسماعیل چرخلو*، غلامرضا مصطفایی، محمدعلی اسدی، سید غلامعباس موسوی، محمود صفاری، محمد پوربابایی صفحه 359
    سابقه و هدف

    در تولید کمپوست، پارامترهای فیزیکی و شیمیایی از قبیل دما، رطوبت، pH و نسبت کربن به نیتروژن نقش کلیدی ایفا می نمایند. لذا، هدف از این مطالعه بررسی پارامترهای فوق در تولید کمپوست به روش توده سطحی می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی بر روی زباله های تجزیه پذیر خرد شده کاشان در پاییز 1389 انجام شد. نمونه ها از 3/1 سطح وسط و کف توده تشکیل شده در هوای آزاد تا 63 روز برداشت شده و مخلوط و توده، بر حسب ضرورت هوادهی شدند. نمونه ها برای تعیین کربن و نیتروژن با روش Fourti مورد آزمایش قرار گرفتند.

    نتایج

    دمای توده کمپوست در شروع فرایند 38، در روز نهم 65 و در روز آخر به 26 درجه سلسیوس رسید. میزان رطوبت در شروع فرایند 5/67 درصد و در روز پنجم 73 درصد رسید و در روز آخر به 38 درصد کاهش یافت. pH توده کمپوست در ابتدا 5/5 و در طول فرایند افزایش یافت و در پایان به pH 7/7 رسید. نسبت کربن به نیتروژن در ابتدای فرآیند 35 به 1 و در ادامه کاهش یافته و در روز آخر نمونه برداری به 5/12 به 1 رسید.

    نتیجه گیری

    این بررسی نشان داد که کمپوست تولید شده از نظر خصوصیات بیولوژیکی پس از 63 روز از ایجاد توده سطحی به استانداردهایی مانند وجود اکتینیومیست ها و تغییر رنگ دست یافت. نتایج این تحقیق با سایر محققین مطابقت داشت و اجرای روش کمپوست در این شهر با شرایط اقلیمی مناسب می باشد.

    کلیدواژگان: کمپوست، دما، رطوبت، pH، نسبت کربن به نیتروژن
  • عباس بهرامی، حسین اکبری، سید غلامعباس موسوی، میترا حنانی، یدالله رمضانی صفحه 366
    سابقه و هدف

    استرس شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش بهره وری در سازمان ها و ایجاد عوارض جسمی و روانی در پرسنل بوده و امروزه در میان کارکنان مراقبت های بهداشتی درمانی بسیار رایج است. هدف از این مطالعه ارزیابی استرس شغلی در میان پرستاران بیمارستان های کاشان می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 190 پرستار با استفاده از پرسش نامه اسیپو انجام گرفت. پرسشنامه شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و شاخص های استرس شغلی است که در 6 بعد استرس شغلی (بار کاری نقش، بی کفایتی نقش، دوگانگی نقش، محدوده نقش، مسوولیت و محیط فیزیکی) طبقه بندی گردیده است. علاوه بر آن استرس شغلی به 4 طبقه تقسیم گردید: پایین تر از حد طبیعی، طبیعی، متوسط و شدید.

    نتایج

    نتایج نشان می دهد که سطح استرس شغلی در 3/95 درصد پرستاران مورد مطالعه در حد طبیعی بوده و ارتباط معناداری بین استرس شغلی و جنس مشاهده نشد. ارتباط بین ابعاد مشتمل بر بی کفایتی، محدوده نقش، مسوولیت و محیط فیزیکی با جنس معنادار بود. به علاوه، بین استرس شغلی و بعضی از عوامل از قبیل سن، سواد، وضعیت تاهل، درآمد و بیمارستان ارتباطی مشاهده نگردید. بیش ترین فراوانی استرس مردان در بعد مسوولیت نقش (2/90 درصد) و در زنان در بعد دوگانگی نقش (9/40 درصد) بوده است.

    نتیجه گیری

    عطف به نتایج این مطالعه و مقایسه با دیگر مطالعات مشخص گردید که دوگانگی نقش، محدوده مسئولیت و بار کاری از عوامل مهم ایجاد استرس شغلی در پرستاران می باشند.

    کلیدواژگان: استرس شغلی، بیمارستان، پرسشنامه استرس شغلی اسیپو، پرستار
  • سید علیرضا مروجی، حمیدرضا صابری*، گودرز عکاشه، افشین احمدوند، سیما کیانی پور صفحه 374
    سابقه و هدف

    خودکشی یکی از مشکلات بهداشتی اساسی در کشورهای در حال توسعه بوده و عوامل مختلفی در بروز و شیوع آن تاثیر دارند، که بر اساس منطقه جغرافیایی می تواند متفاوت باشد. این مطالعه به منظور بررسی شیوع اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در شهر کاشان در طی یک دوره 6 ساله انجام گردید.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت مقطعی بر روی تمام موارد اقدام به خودکشی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کاشان از ابتدای سال 1382 تا انتهای سال 1387 انجام گرفت. مشخصات فردی، نتیجه، نحوه اقدام و سابقه قبلی خودکشی بر اساس پرسش نامه و از طریق مصاحبه از بیماران یا همراهان وی ثبت گردید.

    نتایج

    در طول این دوره 2867 نفر اقدام به خودکشی کرده که بیشتر آنها (2/34 درصد) در گروه سنی 35-25 سال بودند. زنان (7/59 درصد) و متاهلین (56 درصد) بیشرین افراد درگیر را به خود اختصاص می دادند. سوءمصرف دارو (79 درصد) شایع ترین روش اقدام بود. به طور کلی متوسط میزان اقدام به خودکشی در جمعیت کاشان 119 به ازاء صد هزار نفر در سال به دست آمد و میزان خودکشی موفق در بین موارد اقدام فقط 1/1 درصد (29 نفر) بود.

    نتیجه گیری

    علی رغم بسیار پایین بودن میزان خودکشی موفق، موارد اقدام به خودکشی در کاشان زیاد می باشد که به همراه علل آن باید مورد توجه مدیران سلامت قرار گیرد.

    کلیدواژگان: اقدام به خودکشی، خودکشی، سوء مصرف دارو
  • داورخواه ربانی، محمدباقر میرانزاده، امین پرآور صفحه 382
    سابقه و هدف

    تخریب زودرس اجزاء سیستم های آب رسانی روستایی، توقف آب رسانی، و هزینه های زیاد از مشکلات مهم آبفار کاشان است که به خورندگی و رسوب گذاری منابع آب نسبت داده می شود. هم چنین، خطر بالقوه انحلال بعضی فلزات سمی در اثر خوردگی اجزاء وجود دارد. لذا، تحقیق حاضر به منظور شناخت کیفیت خورندگی و رسوب گذاری منابع آب روستایی کاشان صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت توصیفی طی سال های 1386 تا 1388 بر روی منابع آب 39 روستا انجام شد. در 4 نوبت 151 نمونه برداشت شده و براساس آخرین چاپ کتاب روش های استاندارد سختی کل، pH، قلیائیت، TDS، بیکربنات و دمای آنها اندازه گیری شده، سپس شاخص های ریزنار، لانژلیه و پوکریوس محاسبه گردید. داده ها با اصلاح خطای نوع اول از طریق روش بون فرونی با آزمون های دقیق فیشر و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند.

    نتایج

    از نظر هرسه شاخص، 15/46 درصد منابع (18 روستا) همواره خورنده است. از نظر شاخص های ریزنار، پوکریوس و لانژلیه به ترتیب 95، 97 و 74 درصد روستاها در همه فصول آب خورنده داشتند. آزمون t زوجی اختلاف معنی داری بین فصول مختلف نشان نداد.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه نشان دادند که تعداد زیادی از منابع آب مورد مطالعه خورنده بوده و تعداد کمی خاصیت رسوب گذاری داشتند. لذا، کاربرد اقلام مناسب، باز و بسته کردن دوره ای شیرها، روشن و خاموش کردن تلمبه های آماده به کار و در صورت لزوم اصلاح کیفیت آبها توصیه می شود.

    کلیدواژگان: آب، خوردگی، آب رسانی
  • احمد طالبیان، سمیه عندلیب، سید علیرضا مروجی، زریچهر وکیلی صفحه 389
    سابقه و هدف
    تشنج ناشی از تب اگرچه شایع ترین اختلال تشنجی دوره ی کودکی و وابسته به سن است اما، بروز آن در سنین قبل از 9 ماهگی و بعد از 5 سالگی نادر می باشد. نشان داده شده است که کمبود آهن می تواند عملکرد نورولوژی و عقلانی را متاثر کند. هدف از این مطالعه مقایسه سطح فریتین در تب های با تشنج با موارد بدون تشنج است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد شاهدی، بر روی کودکان 6 ماه تا 5 سال مراجعه کننده به ببمارستان شهید بهشتی کاشان از زمستان 1388 تا بهار 1389 انجام شد، 40 کودک مبتلا به تشنج تب و 40 کودک تب دار بدون تشنج بررسی شدند. موارد مبتلا به اختلال سیستم اعصاب مرکزی، اختلال تکاملی، عملکرد کلیه، و گاستروانتریت شیگلایی حذف شدند. میزان فریتین، هموگلوبین، حجم متوسط سلولی و هموگلوبین متوسط سلولی دو گروه مقایسه شد.
    نتایج
    میانگین سطح فریتین در گروه تشنج تب 6/90±6/97 ng/mlو در گروه تب 2/106±2/109 ng/ml بود (351/0=P). به علاوه، میانگین Hb در گروه مورد 881/0±17/11 g/dl و در گروه شاهد 963/0±04/11 g/dl بود (534/0=P). میانگین MCV در گروه مورد 16/4±71/73 f/l و در گروه شاهد 42/4±86/71 f/l بود (049/0=P). هم چنین، میانگینMCH در گروه مورد 64/1±80/24 pg و در گروه شاهد 16/2±83/23 pg بود (033/0=P).
    نتیجه گیری
    بر اساس این مطالعه، احتمال وجود رابطه بین سطح فریتین خون با تشنج ناشی از تب در کودکان مطرح نمی باشد.
    کلیدواژگان: تشنج تب، فریتین، کم خونی فقر آهن، کودکان
  • مجید احسانی، علیرضا حسینی صفحه 394
    سابقه و هدف
    لنفوم آنژیوایمنوبلاستیک سلول T بر اساس طبقه بندی بهداشت جهانی جز لنفوم های بدخیم غیرهوچکینی و در دسته لنفوم های سلول T بالغ قرار گرفته و در حدود یک درصد لنفوم ها را تشکیل می دهد. میانگین سنی بیماران مبتلا حدود 65 سال می باشد. در مورد این نوع لنفوم گزارشات بسیار محدود، به خصوص در سنین زیر 18 سال وجود دارد.
    معرفی بیمار: بیمار آقای 16 ساله ای بود که با تب، ضغف، بی حالی و رنگ پریدگی و لنفادنوپاتی زیر هر دو بغل به بیمارستان شهید بهشتی کاشان مراجعه کرد. در آزمایشات اولیه پان سیتوپنی وLDH بالا و در سونوگرافی انجام شده اسپلنومگالی همراه سایز نرمال کبد وجود داشت. آسپیراسیون مغز استخوان انجام شده نرمال بود. در بیوپسی اولیه از غدد لنفاوی زیر بغل، هایپرپلازی فولیکولار واکنشی گزارش شد، اما با ادامه تب و پان سیتوپنی جهت بیمار مجدد بیوپسی از غده لنفاوی انجام شد که این بار در گزارش پاتولوژی و ایمنوهیستوشیمی لنفوم آنژیوایمنوبلاستیک سلول T گزارش شد.
    نتیجه گیری
    لنفوم آنژیوایمنوبلاستیک سلول T جزء انواع لنفوم های بسیار نادر در سنین زیر 18 سال است که می تواند به صورت لنفادنوپاتی، اسپلنومگالی، علایم سیستمیک B و افزایش LDHبروز کند. در تشخیص افتراقی آن فرایندهای واکنشی ارتشاحی لنفوسیت T که بسیار شایع تر بوده و ممکن است جهت پزشک و پاتولوژیست گمراه کننده باشند، مد نظر قرار می گیرند. تشخیص نهایی بر اساس یافته های پاتولوژی و ایمونوفنوتیپ است.
    کلیدواژگان: لنفوم آدنوپاتی ایمنوبلاستیک، ارتشاح لنفوسیتی واکنشی، لنفوم غیرهوچکینی
  • عمران عسکری، سید مقداد طباطبایی، آرش آریان پور، محبوبه نادری نسب صفحه 398
    استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان یکی از مهم ترین عوامل بیماری زای انسانی محسوب می شود [1]. با ظهور سویه های مقاوم به متی سیلین استافیلوکوکوس اورئوس (MRSA) در دهه ی 1960 و شیوع آن در دو دهه بعد، ونکومایسین به عنوان اولین خط درمان عفونت های ناشی از این سویه ها مورد استفاده قرار گرفت [2]. در سال 1997، Hiramatsu و همکارانش اولین سویه MRSA با حساسیت متوسط نسبت به ونکومایسین (VISA) و حداقل غلظت مهاری 8 میکروگرم بر میلی لیتر را در ژاپن گزارش کردند [3]. در ایران، اولین گزارش سویه های VISA (با معیارهای کمیته ملی استانداردهای آزمایشگاه های بالینی (NCCLS)، توسط نادری نسب و همکاران از مشهد، صورت گرفت [4]. یافت شدن سویه های VISA در مطالعه قبلی ما بسیار نگران کننده است، زیرا برخی از کتاب های چاپ شده در زمینه استافیلوکوک ها، میزان مرگ و میر ناشی از باکتریمی با این سویه ها را تا حد 60 درصد ذکر کرده اند [5]. مقاومت کامل به ونکومایسین در سویه های استافیلوکوکوس اورئوس به علت محدودیت های مربوط به استفاده از داروهای جایگزین، اهمیتی جهانی پیدا کرده است. خوشبختانه (تا آنجا که نویسندگان اطلاع دارند)، تاکنون تنها 14 سویه تایید شده ی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به ونکومایسین (VRSA) دارای ژن van در دنیا گزارش شده است [7،6]، اما جای نگرانی است که از این میان، یک مورد مربوط به گزارشی از ایران (بیمارستان امام خمینی (ره) تهران) می باشد [8]. تا پیش از سال 2006 بر اساس معیارهای NCCLS، سویه هایی با MIC≤4 μg/ml نسبت به ونکومایسین حساس در نظر گرفته می شدند و به همین ترتیب سویه هایی با MIC در محدوده μg/ml 16-8 به عنوان VISA و سویه هایی با MIC≥32 μg/ml، VRSA محسوب می شدند. در سال 2006، حدود یک سال پس از اینکه NCCLS نام خود را به سازمان استانداردهای آزمایشگاهی و بالینی (CLSI) تغییر داد، استانداردهای جدیدی برای دسته بندی مقاومت به ونکومایسین از طرف این سازمان تعریف شد: سویه هایی با MIC≤ 2μg/ml حساس، با MIC در محدوده ی 4-8μg/ml، مقاومت متوسط و سویه هایی باMIC≥ 16μg/ml مقاوم به ونکومایسین در نظر گرفته شدند [9]. در مقاله ای که در پاییز 1389 در فصلنامه علمی-پژوهشی فیض (دوره چهاردهم، شماره 3، صفحات41-234) توسط محمود صفاری و همکاران شان باعنوان «بررسی حداقل غلظت مهاری وانکومایسین در سویه های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه های بالینی بیمارستان شهید بهشتی کاشان طی سال 1388» چاپ شد، از معیارهای NCCLS مربوط به قبل از سال 2006 (85-1384 شمسی) برای دسته بندی مقاومت به ونکومایسین استفاده شده است [10]. چنانچه معیارهای جدید CLSI را در این مطالعه لحاظ کنیم، 6/98 درصد از ایزوله ها با MIC≤2μg/ml نسبت به ونکومایسین حساس هستند، ولی 3/1 درصد از سویه ها VISA خواهند بود. وجود سویه های VISA، هشداری برای کادر درمانی است که خطر پیدایش سویه های VRSA را گوشزد می کند. از طرفی در این گزارش درصد بالایی از ایزوله ها (66 درصد)، MIC=2μg/ml داشتند. برخی از مطالعات ذکر کرده اند که درمان این سویه ها با ونکومایسین به احتمال بالایی به شکست در درمان منجر خواهد شد [6]. در پایان باید متذکر شد که با توجه به مطالعات محدود انجام گرفته در کشور در رابطه با مقاومت به ونکومایسین، این مقاله از ارزش بالایی برخوردار است. احتمالا در بین مقالات موجود درباره مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس به ونکومایسین می توان نمونه های دیگری از این دست را یافت. در نتیجه بازنگری در تحلیل یافته های مطالعات گذشته، دقت در به کارگیری استاندارد های دقیق و به روز در تشخیص الگوی مقاومت دارویی و پیگیری بیماران تحت درمان با ونکومایسین امری ضروری به نظر می رسد.
|
  • Hamidreza Banafshe, Azam Mesdaghinia, Mahdi Honarkar, Ramezani, Meisam Noorani, Arani, Sayyed Mojtaba Banitaba, Bidgoli, Gholam Ali Hamidi Page 294
    Background

    Neuropathic pain is a type of chronic pain resulting from injury to the peripheral or central nervous system. Moreover, lithium is the main medication used to treat bipolar (manic-depression) disorder and some recent studies have also confirmed the neuroprotective effects of lithium. Considering the most common cause of neuropathic pain, nerve injury, the present study was designed to evaluate the effect of lithium on neuropathic pain induced by partial ligation of sciatic nerve in rat.

    Materials And Methods

    This experimental study was conducted on 40 adult male rats. Neuropathic pain was induced by a partial sciatic nerve ligation model and animals were randomly divided into five groups: a control group that underwent the surgical procedure without sciatic nerve ligation and four experimental groups which received normal saline and different doses of lithium (5, 10 and 15 mg/kg, i.p.). Heat hyperalgesia, mechanical and cold allodynia were assessed at 3, 5, 7, 10 and 14 days after surgery.

    Results

    According to the results, lithium (5, 10 and 15 mg/kg) significantly reduced heat hyperalgesia and cold allodynia induced by partial sciatic nerve ligation (P<0.01), while it reduced mechanical allodynia only at high doses (10 and 15 mg/kg).

    Conclusion

    Lithium has an analgesic effect on neuropathic pain induced by partial ligation of sciatic nerve in rat. Further investigations would be needed to confirm the analgesic effect of lithium and its mechanisms of action in neuropathic pain.

  • Asyeh Alizadeh-Makondi, Lotfallah Khajeh-Pour, Mahnaz Kasmati Page 302
    Background
    Studies have shown that the morphine can affect several neurotransmitter systems in the brain and impair memory retrieval. Moreover, it has been reported that the hydroalcoholic extract of Salvia officinalis can potentiate memory retention. Therefore, this study was conducted to evaluate the effect of hydroalcoholic extract of Salvia officinalis on memory impaired by post-training administration of morphine using a passive avoidance paradigm in rat.
    Materials And Methods
    In this study, rats (220-250g) were trained in a step–through type passive avoidance task (1.5 mA shock for 3 seconds). Immediately after training, the animals received systemic injections of morphine (2.5, 5 and 7.5 mg/kg, s.c.) or Salvia officinalis (20, 40 and 60 mg/kg, s.c.). Another group received Salvia officinalis (20 mg/kg, s.c.) before training and morphine (7.5 mg/kg, s.c.) after training. All animals were tested 24 h after training to measure the step-through latency.
    Results
    Findings indicated that post-training subcutaneous administration of morphine (5 and 7.5 mg/kg, s.c.) and Salvia officinalis (40 and 60 mg/kg, s.c.) impaired and enhanced memory retrieval, respectively in animals on the test day. Moreover, a systemic injection of Salvia officinalis (20 mg/kg, s.c.) before training restored the memory impairment induced by post-training morphine (7.5 mg/kg, s.c.).
    Conclusion
    It seems that hydroalcoholic extract of Salvia officinalis can prevent the morphine-induced impairment of memory functions.
  • Hasan Faraji-Pour, Fatemeh Atoof, Mohammad Modayemzade, Mohammad Reza Zahedi Page 310
    Background
    Considering the high number of cataract surgery and the posterior capsular opacity as its complication which needs laser capsulotomy and also the rising of intraocular pressure (IOP) after such surgeries, the purpose of this study was to evaluate and compare the effects of apraclonidine and timolol separately in decreasing IOP after laser capsulotomy in Matini hospital of Kashan during 2010-11.
    Materials And Methods
    In this clinical trial study, 200 eyes of patients with posterior capsular opacity were randomly divided into two groups and each group treated by timolol or apraclonidine before YAG laser capsulotomy. Then, the tonometer was used to record the intraocular pressure, 1 hour before, 6 and 24 hours after the capsulotomy.
    Results
    One-hundred forty (70%) of the patients were women and 60 (30%) men. The interaction between the two drugs and time was not significant (P=0.104). There was no significant difference between the two groups for mean IOP at any time. (P=0.738). Therefore, apraclonidine and timolol are similar in their effects on reducing IOP after laser capsulotomy. In addition, mean IOP in three consecutive measurements were significantly different (P=0.001). Moreover, the differences between paired comparisons of time were also significant in all three measurements.
    Conclusion
    The efficacy of apraclonidine in reducing IOP in patients underwent the posterior capsulotomy is established and it is similar to timolol in mechanism.
  • Abdol Ali Banaeifar, Ali Gorzi, Mahdi Hedayati, Zeynab Nabiollahi, Neda Rahmani Moghaddam, Mina Khantan Page 316
    Background
    The neurophysiological mechanism for increasing strength by resistance training has not been understood precisely. The purpose of this study was to examine the effect of 8 weeks resistance training (RT) on A12 acetylcholinesterase (AChE) activity in rat muscle.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 16 male rats were randomly assigned into two groups: resistance training and control. The 8 weeks (5 sessions/week) resistance training consisted of climbing (3 sets of 4 repeats with a 3 min rest between the sets) a ladder (1 meter height consisted of 26 stairs) carrying a weight 30% of their body weight (suspended from the tail) in the first week and increased to 200% of body weight in the last week. Forty-eight hours after the last training session, the flexor hallucis longus (FHL) muscles of animals were isolated from the posterior lateral side of hindlimb under sterile conditions. Finally, AChE activity was measured for both groups.
    Results
    No significant difference was seen in AChE activity in FHL muscles of the RT group (resistance: 1.31±0.48 vs. control: 1.01±0.29, P= 0.226).
    Conclusion
    It seems that resistance training can not significantly increase AChE activity, as an acetylcholine release marker.
  • Mohammad Taghi Ghorbanian, Maryam Haji-Ghasem-Kashani, Leili Hossein-Pour, Leila Mirzaiyan Page 322
    Background
    Adipose tissue represents an accessible source of mesenchymal stem cells (Adipose tissue derived mesenchymal stem cells-ADSCs). ADSCs could be differentiated into various mesenchymal stem cells (e.g. chondrocytes, adipocytes, osteoblasts, and neuronal lineages). Neurotrophic factors are diffusible polypeptides that have a critical role in survival, proliferation and differentiation of stem cells. This study aimed to evaluate the proliferative capacity and the expression of some neurotrophic factors such as brain-derived neurotrophic factor (BDNF), ciliary neurotrophic factor (CNTF), glial cell-derived neurotrophic factor (GDNF), neurotrophin-3 (NT-3), neurotrophin-4 (NT-4), nerve growth factor (NGF) and the expression of nestin in ADSCs.
    Materials And Methods
    Rat ADSCs were isolated from the subcutaneous adipose tissue using mechanical and enzymatic digestion. These cells were cultured in αMEM supplemented with 10% fetal bovine serum. ADSCs of the third passage were evaluated by immunocytochemistry to detect the cell surface markers of CD90 and nestin. Reverse transcription-polymerase chain reaction (RT-PCR) was used to study the expression of the above-mentioned neurotrophic factors in the ADSCs. Moreover, adipogenic and chondrogenic differentiation of ADSCs were induced in-vitro.
    Results
    The assessment of ADSCs identity and purity showed that 90% and 80% of the stem cells were positive for CD90 marker and nestin, respectively. According to RT-PCR results, the above-mentioned neurotrophic factors were expressed in these stem cells. Furthermore, a small number of cells were positive for cresyl violet staining.
    Conclusion
    Adipose tissue contains a stem cell population that seems to be a good multipotential cell candidate for cell replacement therapy.
  • Aazam Safari, Mostafa Akbarzadeh, Khayavi, Mohammad Roayaei, Ardakani, Hosain Motamedi Page 331
    Background

    Biosurfactants are unique amphipathic molecules with extensive application in removing organic and metal contaminants. The purpose of this study was to isolate the biosurfactant-producing bacteria and characterize the surface-active properties of the metabolites produced.

    Materials And Methods

    This study was conducted in three Caspian Sea coastal regions in Babolsar during 2007-8. In primary screening, hemolytic and emulsifying activities were performed on blood agar plates and in culture medium, respectively and then the reduction in the surface tension, as a biosurfactant-producing index, was determined quantitatively by captive drop cell instrument. The isolated strain was also investigated for its ability to use different hydrocarbon pollutants using the surface tension measurement.

    Results

    One out of 10 different strains exhibited high ability to produce biosurfactant. This strain called Caspian petroleum A1 (CPA1). Biochemical tests showed that CPA1 classified in aerobic gram-negative cocci, neisseriaceae family and acinetobacter genus. CPA1 utilized crude oil and gasoline, as carbon and energy sources, to reduce the surface tension of culture medium from 71 to 42 and 39 mN/m.

    Conclusion

    CPA1, as a biosurfactant-producer, was isolated and identified based on potential for biodegradation of hydrocarbon pollutants (e.g. crude oil, gasoline, anthracen and naphthalene).

  • Shima Habibi, Mahmood Djalali, Hasan Jamshidian, Mohammad Reza Eshraghian, Ali Akbar Saboor-Yaraghi, Mahnaz Zareie Page 338
    Background
    Bladder cancer is the second most common urological malignancy. Cystoscopy is the “gold standard” for the detection of bladder cancer, but is invasive and relatively expensive. This study aimed to investigate the sensitivity and specificity of serum levels of free and total sialic acids as tumor markers in the diagnosis of bladder cancer.
    Materials And Methods
    In this study, the diagnostic value of blood samples collected from 58 patients with bladder cancer and 60 normal subjects were evaluated. The spectrophotometrical Aminoff's method was used for measuring serum levels of free and total sialic acids. After comparing the mean values for the mentioned parameters, ROC curve was used to calculate the sensitivity and specificity and other diagnostic values of markers.
    Results
    The mean values for total sialic acid and free sialic acid were higher in cancer patients than in normal healthy controls (P<0.001). The sensitivity and specificity of total sialic acid at the cut-off point of 48.75 mg/dL were 91% and 82%, respectively and also the sensitivity and specificity of free sialic acid at the cut-off point of 0.708 mg/dL were 81% and 80%, respectively. Moreover, a positive correlation was seen between the serum levels of total, free sialic acids and stage or grade of the tumor.
    Conclusion
    Our results revealed that the measurement of serum levels of these parameters using some simple, non-invasive, inexpensive, and reproducible tests can diagnose the bladder cancer and provide important clinical findings on the extent of the malignancy and also reduce the number of cyctoscopies.
  • Mojtaba Eizadi, Farzad Nazem, Laleh Behboodi, Davood Khorshidi Page 345
    Background

    It has been hypothesized that obesity and disturbance in glucose metabolism can play an important role in the development of asthma. There is accumulating evidence in the literature that obesity can increase both the incidence and severity of asthma. Therefore, this study was conducted to determine the relationship between adiponectin, an anti-inflammatory cytokine, and blood glucose levels in overweight and obese adult patients with asthma.

    Materials And Methods

    Forty-fine obese or overweight men (age 38-50 years) with mild-to-moderate asthma referred to Saveh health centers participated in this study. Fasting blood glucose, insulin, and adiponectin levels were measured. The homeostasis model assessment (HOMA) was applied to evaluate beta-cell function using fasting glucose and insulin levels. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient.

    Results

    The results of this study showed that there was a significant relationship between the serum adiponectin and FEV1/FVC, FEV1 and FVC in asthma patients. In addition, serum adiponectin level was positively correlated with insulin and beta-cell function, but negatively with fasting glucose level.

    Conclusion

    According to the results, there is a negative correlation between serum adiponectin levels and blood glucose concentration in adult asthmatic patients. Furthermore, our findings showed that the reduction of systemic adiponectin level influences blood glucose concentration via insulin level and beta-cell function.

  • Khadijeh Sharifi, Negin Masoudi-Alavi, Zahra Tagharrobi, Zahra Sooki, Fatemeh Sadat Asgarian, Hosain Akbari Page 352
    Background

    Adolescence is one of the most critical stages of human development. Low self-esteem is one of the problems that most adolescents often face with. Moreover, low self-esteem can cause other psychological disorders (e.g. anxiety, depression and drug abuse). Therefore, this study aimed to investigate the relationship between mother's and daughter's self-esteem.

    Materials And Methods

    In this cross-sectional descriptive study, 474 students were randomly selected among the Kashan's high schools during 2009-10. They were divided into three equal groups (low, average and high self-esteem) who met the inclusion criteria (ages 13-19, living with biological parents and without experiencing severe stress over the last year). Izink standard test and a researcher-made questionnaire were also used to assess both the mother's and daughter's self-esteem; scores less than 14 were considered as low self-esteem.

    Results

    There was a significant relationship between mother's and daughter's self-esteem (OR= 3.24, CI= 2.1-4.85, r=0.416). Seventy-six percent of mothers with low self-esteem had also daughters with low self-esteem. Moreover, while no significant relation was seen between the student's self-esteem and age, education level, birth order and number of brothers and sisters, but there was a significant relationship between the student's self-esteem and intimacy with mother, number of close friends, the average school scores in last year, extracurricular activities, feeling of success, popularity among friends and satisfaction with height and weight.

    Conclusion

    Our study showed a positive correlation between mother's and daughter's self-esteem.

  • Rohollah Dehghani, Esmaeel Charkhloo, Gholam Reza Mostafaii, Mohammad Ali Asadi, Sayyed Gholam Abbas Mousavi, Mahmood Saffari, Mohammad Pourbabaei Page 359
    Background

    Considering the importance of chemical and physical parameters such as temperature, moisture, pH and carbon to nitrogen (C:N) ratio in producing compost, the purpose of this study was aimed to evaluate these parameters in producing compost by stack method.

    Materials And Methods

    This descriptive study was carried out on municipal solid waste generated in Kashan during a 63-day period from Oct 3 to Dec 4, 2010. Compost samples were taken from the top one-third, the center and also the bottom of the compost pile and mixed; the compost pile was aerated (if necessary). Thereafter, samples were analyzed for carbon and nitrogen content using Fourti method.

    Results

    The initial temperature of the compost pile was 38°C and then increased to 65°C at the 9th day, and reached to 26°C at the last day of composting. The moisture at the beginning of the process was 67.5%, increased to 73% at the 5th day and decreased to 38% at the last day. The initial pH of the compost was 5.5, increased during the compost process, and reached an optimal value of 7.7 at the end of the process. The C:N ratio at the beginning of the process was 35:1 and in mature compost decreased to 12.5:1.

    Conclusion

    Presence of actinomycetes and the dark-brown color of the prepared compost on the 63rd day of composting indicate that the compost meets the required standards. Consequently, the implementation of this method is suitable for tropical cities like Kashan.

  • Abbas Bahrami, Hosain Akbari, Sayyed Gholam Abbas Mousavi, Mitra Hannani, Yadolah Ramezani Page 366
    Background

    Job stress, the most important factor in reducing organizational productivity and the cause of psychosomatic disorders, today is more prevalent among the healthcare staff. Therefore, the aim of the present study was to assess the level of job stress among the nursing staff of Kashan hospitals during 2009.

    Materials And Methods

    This descriptive cross-sectional study was performed on 190 nurses of Kashan hospitals using the Osipow questionnaire consisted of two parts: demographic data and six stress-inducing work roles (role overload, role insufficiency, role ambiguity, role boundary, responsibility and physical environment). In addition, job stress was divided into four (subnormal, normal, moderate and severe) levels.

    Results

    Results indicated that the 95.3% of nursing staff were found to have a normal level of job stress. No significant relationship was seen between the job stress and gender; however, there was a significant relation between the role insufficiency, role boundary, responsibility and physical environment and gender. Moreover, no significant relationship was found between the job stress and some factors (e.g. age, education, marital status, income and type of hospital). The most frequent job stressors among the men and women were responsibility (90.2%) and role ambiguity (40.9%), respectively.

    Conclusion

    Role ambiguity, responsibility and workload are the major sources of stress among the nursing staff.

  • Sayyed Alireza Moravveji, Hamidreza Saberi, Godarz Akasheh, Afshin Ahmadvand, Sima Kiani, Pour Page 374
    Background

    Suicide is a major public health problem in developing countries which depending on geographical area, several factors have been associated with its prevalence and incidence. This study was conducted to evaluate the prevalence of attempted suicide and its related factors in Kashan during 2003-8.

    Materials And Methods

    This cross-sectional study was performed on all suicide attempters referred to Kashan health centers during 2003-8. Patient's demographic information, manner, outcome and a previous history of suicide attempts were recorded on a questionnaire by interviewing patients or their families.

    Results

    There were 2867 suicide cases during the study period. Most of them were in age range of 25-35 years. Fifty-nine percent of patients were female and 56% married. Drug abuse was the most common method of suicide (79%). So, an overall attempted suicide rate was 119 per 100000 people in Kashan during 2003-8 and there were only 29 cases (1.1%) of successful suicide.

    Conclusion

    Although the rate of attempted suicide are high in this city, the rate for successful suicide is very low. Therefore, this problem and its related factors need to be considered by health managers.

  • Davarhkah Rabbani, Mohammad Bagher Miranzadeh, Amin Paravar Page 382
    Background

    Kashan rural water and wastewater company (KRWWC) in Iran is facing a multitude of problems including some potential health risks associated with pipe corrosion byproducts, their early deterioration, the occasional interruption of the water supplies and also huge operation costs. Therefore, this study aimed to evaluate the corrosive and scale-forming properties of water in Kashan villages.

    Materials And Methods

    This descriptive study was carried out on 151 water samples taken from 39 rural water supplies in 4 stages during 2007-9. All samples were analyzed for total hardness, calcium, alkalinity, total dissolved solids (TDS), bicarbonate, temperature and pH according to the last edition of the Standard Methods Book and then Ryznar, Langelier and Puckorius indices were calculated. Data were analyzed using Fisher's exact test and Paired t-test followed by Bonferroni correction.

    Results

    According to Ryznar, Puckorius and Langelier indices, 95%, 97% and 74% of the water supplies in all seasons were corrosive, respectively. Moreover, according to the three above-mentioned indices, 18 villages (46.15%) under the coverage of Kashan rural water and wastewater company have always had corrosive water and there was also no significant difference in water quality between the seasons.

    Conclusion

    Results showed that most water supplies are corrosive and a few of them are scale-forming. Hence, application of suitable plumbing utensils, turn on/off bypass pumps and valves and if necessary, appropriate water treatment are recommended.

  • Ahmad Talebian, Somayeh Andalib, Sayyed Alireza Moravveji, Zarichehr Vakili Page 389
    Background
    Although febrile seizure is the most common cause of convulsion in childhood and strongly age-dependent, its incidence is rare before 9 months and after 5 years. Moreover, iron deficiency in these ages may have a detrimental effect on neurological and intellectual functioning. This study was designed to determine the serum ferritin level in febrile children with and without seizures.
    Materials And Methods
    This case-control study was performed on 80 children (6 months to 5 years) referred to Kashan Shahid Beheshti hospital from January until June 2010.They were divided into two equal case and control groups (children with febrile seizures and febrile children without seizure, respectively). Children with the CNS disorder, developmental delay, renal failure, and shigellotic gastroenteritis were excluded. Ferritin, Hb, MCV and MCH values between the two groups were compared.
    Results
    The mean serum feritin levels were 97.6±90.6 ng/ml for cases and 109.2±106.2 ng/ml for controls (P=0.351).The mean corpuscular hemoglobin was 11.17±0.881 g/dl in the case group and 11.04±0.963 g/dl in the control one (P=0.534). Moreover, the mean MCV in the febrile seizure and fever groups were 73.71±4.16 fl and 71.86±4.42 fl, respectively (P=0.049). Also, the mean MCH in the febrile seizure and fever groups were 24.80±1.64 pg and 23.83±2.16 pg, respectively (P=0.033).
    Conclusion
    No relationship between the serum ferritin level and febrile seizure is seen in both groups.
  • Majid Ehsani, Alireza Hosseini Page 394
    Background
    Angioimmunoblastic T-cell lymphoma (AITL) which is recognized in the current world health organization classification as a peripheral T-cell lymphoma of the non-hodgkin lymphomas, comprises about 1% of all lymphomas. The average age at the time of diagnosis of AITL is about 65 years and it is rarely seen in patients under 18 years. Case report: A 16-year-old boy suffering from fever, weakness, paleness, and axillary lymphadenopathy was referred to Kashan Shahid Beheshti hospital. Laboratory tests showed pancytopenia and elevated LDH. Splenomegaly and normal liver size were also reported by sonographist. Bone marrow aspiration was normal and reactive follicular hyperplasia was reported on the first biopsy of axillary lymph node, but with continuing fever and pancytopenia biopsy of the axillary lymph node was performed again and this time AITL was also reported using the pathological and immunohistochemical evaluation.
    Conclusion
    AITL, a rare lymphoma under 18 years old, typically manifested by lymphadenopathy, splenomegaly, elevated serum LDH and systemic B-symptoms. One of the most common differential diagnoses of AITL is reactive t-cell infiltrative processes which in some cases pathologists may have difficulty distinguishing between them. The diagnosis was confirmed by immunophenotyping and pathology of the axillary lymph nodes.